همیشه بیشتر افکار صرف جفت و جور کردن حرف هایی می شود که هرگز بر زبان جاری نمی شود


 

تو اتوبوس به راننده میگم این پولو عوض کنید ! میگه پارَس ؟ گفتم : پ ن پ گوشَش وسط نداره !

.

.

.

میگم اینجا خیلی تاریکه ! میگه
چراغارو روشن کنم ؟ گفتم پ ن پ
برو شیر آبو باز کن!

.

.

.

رفتم الکتریکی، می گم آقا سه راهی دارین؟ می گه سه راه برق؟
پ ن پ، سه راه ملک شهر، دربست!

.

.

.

نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط. داداشم گفت علی! دزده؟
پ ن پ، “زوروِ” داره از دست گروهبان گارسیا فرار می کنه!

.

.

.

پسره اومده خواستگاریم، می گم من الان می خوام درس بخونم. می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟
پ ن پ، ۱۰ دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم می شه!

.

.

.

ادامه مطلب هم بد نیست !


ادامه مطلب
نویسنده: دانیال ׀ تاریخ: شنبه 8 بهمن 1390برچسب:پ,ن,پ,طنز,جدید,توپ,پ,ن,پ,کمیاب,پ,ن,پ,اس,ام,اس,پیامک,, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

صفحه قبل 1 صفحه بعد

CopyRight| 2009 , 0312.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com